آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی در میان باغی مصفا به فاصله ۲۰ کیلومتری شمال شهر مشهد واقع شده است. ساختمان فعلی آرامگاه فردوسی و موزه توس که الهام گرفته از شیوه معماری هخامنشی، به ویژه آرامگاه کوروش بود به دستور انجمن آثار ملی در سال ۱۳۴۳ آغاز و با نظارت مهندس هوشنگ سیحون در سال ۱۳۴۷ به انجام رسید. نمای بیرونی بنا شامل عناصر تزئینی هخامنشی به خصوص ستونها و سرستونها است و اشعاری که بر اضلاع چهارگانه بنا نگاشته شده از حکیم فردوسی و معرف اندیشه و شخصیت وی است. بخش فوقانی بنا بهصورت توخالی ساخته شده و فضای داخلی آن نیز علاوه بر الهام گرفتن از معماری دوره اشکانی شامل ۲۰ ستون مرمری در پائین و ۸ ستون در بخش فوقانی است. در بخشهایی از آرامگاه نیز دیوارنگارههایی از فریدون صدیقی نصب شده که نمایش صحنههایی از روایات شاهنامه است
آرامگاه فردوسی (گشایش: ۱۳۱۳ ه.ش – ۱۹۳۴ م)، جایگاه خاکسپاری حکیم ابوالقاسم فردوسی در توس است. این بنا بهدست هوشنگ سیحون برپایهٔ طرح پیشین کریم طاهرزاده بهزاد، با اندکی تغییر در اندازه و تزئینات، طراحی و بازسازی شد. سرکار و معمار مجری ساختمان حسین لرزاده، و حسین حجارباشی زنجانی و تقی درودیان مباشر ساخت این بنا بودند.
جایگاه کنونی
مجموعهٔ فرهنگی باغ آرامگاه فردوسی در توس و در ۲۵ کیلومتری شمالغربی شهر مشهد، میان دو روستای توس سفلی و اسلامیه در مسیری منشعب از بزرگراه مشهد–قوچان، نزدیک به شهر تاریخی تابران و بقعهٔ تاریخی هارونیه قرار دارد. روستای پاژ زادگاه فردوسی در ۲۸ کیلومتری شرق آرامگاه فردوسی است.[۱]
پیشینهٔ آرامگاه
چنانکه مشهور است، پیکر فردوسی را به دلیل شیعه بودن فردوسی به گورستان راه ندادند[۲][۳] و بهناچار او را در باغ خودش درون شهر تابران توس، نزدیک به دروازهٔ شرقی رزان به خاک سپردند. خاکجای او زیارتگاه اهل دانش و معرفت بود و باآنکه بارها آن را با خاک یکسان کردند از نو ساخته میشد.[۴] گزارشی نهچندان درست از «پیشگفتار بایسنقری» ساختن نخستین بنا بر مدفن فردوسی را به ارسلان جاذب، سپهدار توس در زمان فردوسی، نسبت داده که یاد او در دیباچهٔشاهنامه آمدهاست.[۵] او بهخاطر ارادت به فردوسی بر آرامگاه او قبهای ساخت. نزدیک به صد سال پس از مرگ فردوسی این بنا برپا بود تااینکه در ۵۱۰ ه.ق نظامی عروضی از مدفن فردوسی در باغی ازآنِ خود شاعر دیدن کرد. بهظاهر در هنگام یورش غزها در سالهای ۵۴۸، ۵۵۲ و ۵۵۳ ه.ق و سپس لشکریان چنگیز و پسرش تولیخان در سالهای ۶۱۷ و ۶۱۸ ه.ق به توس، هنوز پابرجا بود. چراکه در هنگام حکمرانی گرگوز، امیر مغول (۶۳۸–۶۴۱ ه. ق) برای بنیان قلعهای در توس، بنای آرامگاه ویران و از مصالح آن برای بنای قلعه بهره بردهشد. سپس در روزگار فرمانروایی غازان خان، امیر ایسن قُتلُغ ساختمانی بر آن برپا کرد و خانقاهی در کنارش ساخت. پیش از پایان ساخت، امیر ایسن قتلغ درگذشت. آرامگاه فردوسی تا حدود نیمهٔ سدهٔ هشتم ه.ق آشکار بود، آنچنانکه درنزهةالقلوب آمده که آرامگاه فردوسی در کنار قبر محمد غزالی و معشوق توسی و بر جانب شرقی توس بودهاست، بااینکه این نشانی چندان دقیق بهچشم نمیآید. در تذکرةالشعرا گزارش شده که مدفن فردوسی در توس و کنار بنای عباسیه است که جای او معلوم است. بهگمان محیط طباطبایی، «عباس» و «عباسیه» از «آیسن» و «آیس» دگرگونی یافته و گزارش دولتشاه سمرقندی اشاره به همان خانقاهی است که امیر ایسن قتلغ ساختهبود و جایگاه کنونی آن، نزدیک به هشتصد متر با آرامگاه فاصله دارد و به هارونیه شناخته میشود. عبیدالله خان ازبک در یورشهایی که به خراسان و بنا به تعصبی که بر ضد شیعیان داشت، دستور ویرانی آرامگاه فردوسی را داد.[۶][۷]
فریزر، مأمور کمپانی هند شرقی، در سال ۱۲۳۶ ه.ق از آن دیدن کرد و در گزارش خود آن را مدفنی محقر با گنبدی کوچک توصیف کردهاست. پس از آن، خانیکوف، پژوهشگر و کنسول روس و رئیس هیئت اعزامی به خراسان، در دیدار خود از توس، نشانی از آرامگاه ندید. اما با نگرش به گزارش لرد کرزن انگلیسی، آرامگاه فردوسی همانگونه که فریزر گزارش کردهبود، تا حدود سال ۱۲۵۴ ه.ش آشکار بودهاست، اما پس از آن، گندمزار آن را پوشاند. ژوکوفسکی هم در سال ۱۸۹۰ م آن را در زیر تپهای پوشیده با آجر و قطعههای کاشی گزارش کردهاست. بعدها هنگامیکه عبدالوهاب آصفالدوله والی خراسان بود، از سوی ناصرالدینشاه به جستجوی آرامگاه مأمور شد و با راهنمایی چند فرانسوی که از توس دیدن کردهبودند، موفق به یافتن آرامگاه شد و با نگرش به ساخت بنایی شایسته در آینده، بهطور موقت دو اتاق بر آن ساخت. محمدتقی بهار در ۱۳۱۸ ه.ق از آن بازدید کرده و آن را «زمینهٔ آمادهای برای بنا» یافتهبود. او در سال ۱۳۰۲ ه.ش (۱۳۴۱ ه. ق) در مقالهای آرامگاه را سکویی بیسقف و محصور توصیف کردهبود.[۸]
در اردیبهشت سال ۱۳۰۵ کیخسرو شاهرخ که نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی بود، مأموریت یافت به همراه گروهی از طرف انجمن برای تعیین محل دقیق خاکسپاری فردوسی از تهران به شهر طوس سفر کنند. پس از جستجو در باغ حاج میرزا علی قائم مقام نایب التولیه، تختگاهی یافتند که طولش شش متر و عرضش پنج متر بود و آن همان مدفن فردوسی بود.[۹] آندره گدار رئیس اداره باستانشناسی، مقبره را به شکل اهرام مصر طراحی کرده بود و ساخت این طرح در مراحل اولیه پیش رفته بود ولی با مخالفت ذکاءالملک فروغی این طرح تخریب شد تا به جای آن مقبرهای به سبک ایرانی هخامنشی ساخته شود. طراحی این مقبره بر عهده حسین لرزاده گذاشته شد. اشعار کتیبهها به خط استاد عمادالکتاب نوشته شده و سپس بر سنگهای نما انتقال داده شده. ساختمان آرامگاه در سال ۱۳۱۱ آغاز و در مدت ۱۸ ماه به پایان رسید و برای جشن هزاره فردوسی در سال ۱۳۱۳ آماده شد.[۱۰] برای تأمین کسری هزینه ۱۶۰هزار برگ بلیت بختآزمایی ده ریالی چاپ و از طریق شعبههای بانک ملی ایران توزیع شده بود.
مساحت ساختمان ۹۴۵ متر بود و بهترین حجاران تصاویری از شاهنامه را بر دیوارهایش حک کردند. اما از آنجا که در طراحی بنا محاسبات فنی دقیق لازم به عمل نیامده بود، بویژه به سبب عدم محاسبهٔ مقاومت خاک و مصالح پی، ساختمان آرامگاه از همان سالهای نخست شروع به جذب رطوبت و نشست کرد. تعمیرات و مراقبتهای سیساله هم کارگر نیفتاد، و ناچار لزوم تجدید بنای آرامگاه مطرح شد. به دستور انجمن آثار ملی در سال ۱۳۴۳ بازسازی بنا با نظارت مهندس هوشنگ سیحون در سال ۱۳۴۷ به انجام رسید.
بنای پیشین دارای نمای بیرونی شبیه بنای فعلی بود، اما داخل آن کوچکتر و کمعمقتر و دارای دو ورودی کمعرض شرقی و غربی بود. بنای کنونی، که سعی شده در ظاهر کاملاً شبیه بنای پیشین باشد دارای نهصد متر سطح زیربنا، و ساخته شده از بتن و سنگ و کاشی است. بخش فوقانی بنا، که در اجرای اولیه توپر بود این بار میانتهی ساخته شد. سقف داخلی آن هم با کاشیکاری معرق و متأثر از عناصر تزیینی دورهٔ هخامنشی و عصر فردوسی روکاری شد. دیوارهای آن هم تماماً با سنگهایی از منطقهٔ توس نماسازی شد. هیئت کلی بناآرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد را تداعی میکند.
اینک باغ آرامگاه که حدود شش هکتار مساحت، و یک موزه و کتابخانه دارد، سالانه بیش از یک میلیون زائر و شیفتهٔ فردوسی را میپذیرد. موزه در گذشته، چایخانه سنتی و مکانی برای استراحت بازدیدکنندگان بود ولی بعدها در سال ۱۳۶۱ با کشف آثار باستانی در شهر قدیم توس و همچنین اهدای اشیای تاریخی توسط افراد مختلف به موزه مبدل گشت.[۱۱] با این همه فضلای اهل ادب ایران این مجموعه را درخور شأن رفیع فردوسی نمیدانند و در صدد توسعه و آبادی آنند.[۱۲][۱۳]
خصوصیات معماری بنا[ویرایش] ساختمان کنونی آرامگاه در سال ۱۳۱۳ همزمان با آیینهای هزاره فردوسی گشایش یافت. آرامگاه که به شکل بناهای تخت جمشید و آرامگاه کورش در پاسارگاد ساخته شدهاست از سه قسمت تشکیل شده که اولین بخش آن، میانیترین بخش است و از سنگ قبری از جنس مرمر به ابعاد ۱٫۵×۱ متر و حدود ۰٫۵ متر ارتفاع تشکیل شده و در مرکز در سکوی مرمری قرار گرفتهاست. بخش دوم شامل تالاری مربعشکل است که از سنگ مرمر ساخته شده و داخل آن با کاشی تزئین گشتهاست و چهار ستون بلند با دو سرستون بزرگ در چهارگوشهٔ این تالار وجود دارد و تصویر مردی بالدار در بالای ضلع جنوبی بنای اصلی ایجاد گشتهاست که ویژگیهای تخت جمشید را بیشتر به یاد میآورد و سومین بخش، محوطهٔ پلکانی پوشیده از سنگ مرمر است که اتاق روی آن قرار گرفتهاست و تعداد زیادی از اشعار فردوسی روی دیوار آن حک گشته که حسین حجارباشی زنجانی، سنگتراشی سنگهای بنا و قبر را انجام دادهاست و سنگنوشتههای آرامگاه را که به خط نستعلیق و از اشعار فردوسی است از آثار طاهرزاده است.[۱۴]
پس از کودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹، در سال ۱۳۰۱، گروهی از رجال سیاسی–فرهنگی و علاقهمند به هنر ایران، برای حفظ و نگهداری و تعمیر ساختمانهای تاریخی و پاس حرمت یادگارها و مفاخر فرهنگی و هنری ایران، گرد هم آمدند و جمعیتی به نام «انجمن آثار ملّی» را تشکیل دادند. از اقدامات اولیهٔ انجمن آثار ملّی، طرح ساخت آرامگاه فردوسی بود. کریم طاهرزاده بهزاد، طرح آرامگاه فردوسی را پیشنهاد کرد و این طرح در سال ۱۳۱۳ افتتاح شد. به علت ناآشنایی سازندگان به فنون آزمایش خاک، محاسبهنکردن دقیق و بیاطلاعی از وضعیت آبهای زیرزمینی ناحیهٔ طوس، ساختمان از همان نخستین سالها، شروع به نشست کرد و پس از ۳۰ سال، هوشنگ سیحون با حفظ طرح اولیه و الحاقات جدید، بنایی جدید پیشنهاد کرد. در طرح جدید هوشنگ سیحون نمای اصلی مقبره حفظ شد، اما در فضاهای داخلی تغییرات بسیاری انجام گرفت.[۱۵]
منبع:fa.wikipedia.org